پوشاك در بين مردم كرمان به سه دسته كلي تقسيم مي شود : ۱- محلي ۲- بلوچي ۳- زرتشتي
پوشاك محلي زنان
سرپوشها:
چارقد: پارچه ايست چهارگوش كه آن را به صورت سه گوش تا كرده و بوسيله سنجاق قفلي زير گلو محكم مي شود افراد غني به سنجاق قفلي گويهاي طلايي يا سنجاق طلا آويزان مي كردند
پيچه: پيچه نقاب مانند بوده و از يال و دم اسب تهيه مي شده است.پيچه را بوسيلهٔ روباني كه در بالاي آن وصل مي شده روي پيشاني قرار مي دادند و بند آن را پشت سر گره مي زدند وچادر مشكي را روي آن مي انداختند
چادر دلاغ : همان چاقچور يا چاقشور است. جورابهايي از نوك انگشت پا تا كمر كه پاچه آن تنگ و بالاي آن گشاد و شلوار ماننداست كه زنها به پا مي كردند چادردلاغ به صورت چادر عربي اما بدون آستين بوده و شلوار مشكي زير آن مي پوشيدند
تن پوشهاي زنانه
شليته :دامن كوتاه و پرچيني بوده كه روي شلوار به تن ميكردند و كمر آن مانند شلوار داراي ليفه بوده كه با نخي به كمر محكم مي شده.
پيرن: پيراهن چين دار يقه گرد و داراي آستين لوله اي يا پفي بوده است
پيراهن شش ترك: قسمت كمر اين پيراهن تنگ دوخته مي شد و پائين تنه دو برابر گشاد بوده است وآستين ها بلند و سرشانه چين ميخورده است
يل: نوعي تن پوش (كت) كه زنان و دختران در فصل سرما تن مي كردند و قد آن تاپايين كمربوده است
پيراهن چين پيله اي: از جنس كتان داراي يقه گرد و آستين هاي بلندبوده است داراي مچ پيچ بوده پايين تنه را مانند دامن چين پيله اي ميدادن
اشپزي خياطي هم داريم ياد ميديم خداييش حال مي كنيينا البته ما هستيم تا شما حال كنين) )
پاي پوشها:
ساغري ، قندره ، كفشهاي گيوه اي ، گاله.
حالا اقايون گوش كنند نوبت اونهاست.
پوشاك محلي مردانه
سرپوشها
كلاه گرد نمدي ، كلاه دوره اي (شاپو ، كلاه پهلوي ، عمامه ، كلاه بافتني (كاموايي) )
تن پوشها
تن پوشهاي مردانه: پيراهن ، قبا ، سرداري ، جليقه ، شال كمر
پيراهن: نسبتاً بلند تا بالاي زانو كه از دوطرف پهلو مقداري
چاك مي خورد ويقهٔ آن گرد و ساده كه از سرشانه يا جلو دكمه مي خورد آستينها گشاد و بلند و در قسمت مچ يك چاك كوچك داشته كه روي شلوار ميافتاده هنگام كار آن را در شلوار مي نمودند( من كه نفهميدم مدلش چيه شايد اقايون بفهمن) اشراف و اعيان جامعه درقسمتهاي يقه ، سرآستينها و انتهاي پيراهن را با نخهاي رنگي روشن نقره دوزي مي كردند و با نوارهاي تزئيني آن را مي كردند.
اون زمانم توي كار زرق و برق بودنا!
قبا: كتي بلند و بدون يقه بود بطوريكه وقتي آن را به تن مي كردنديقهٔ آن به شكل هفت يا مايل درمي آمده است جلو آن باز كه بوسيلهٔ چنددكمه و بنديلك دوطرف قبا به همديگر وصل مي شد يا كلاً دكمه نداشته كه درپهلو به همديگر پيوند مي خوردند!جالب ميشده نه؟ پاپوشه
پاپوشهاي مردانه: گيوه ، ساغري ، ارسي ، زنگال ، قندر ، شاپسند
پاپيچ يا مچ پيچ: اين پاپوش تا حدود ۵۰ سال پيش در كرمان رايج بوده و به غير از نظاميان كه هميشه استفاده مي كردند ، عامه مردم در زمستانها يا در هنگام كشاورزي يا شكار از آن استفاده مي نمودند.مچ پيچها اصولاً ازپارچه هاي پشمي و ابريشمي به عرض cm ۱۵-۱۰و به طول تقريبي m ۵-۴از مچ پاتا زير خم زانوها پيچيده مي شده است.در سيرجان به پاتو و در بين زرتشتيان به پاتابه معروف بوده است
حالا ميرسيم به كوچمولو هاي قديم.
پوشاك نوزادان:
سرپوشها:
دور گوشو : پارچه اي است سه يا چهار گوش كه روي كايتو برسر نوزاد مي پوشيدند دورگوشو را به صورت سه گوش درآورده و پشت گردن گره مي زدند
چارقدو: روسري هاي چهار گوش كوچك بودند(الهي فكر كنين!!)
كلاه چينو: كلاهي كه دورتادور آن با پارچهٔ ديگري چين مي خورده و بوسيلهٔ دو بند زير گلو بسته مي شده
لچك :روسري هاي سه گوش را مي گويند
شميلوي كلاه دار: نوعي شنل كلاه دار از جنس مخمل ياپارچه هاي پشمي تهيه مي شده است. در صورت تمايل بوسيلهٔ دو بند زير گلومحكم مي شود قد آن از نوك سر تا نوك پا بوده است جلو پيشاني كلاه را به صورت چيندار درمي آوردند نوع ديگر بدون كلاه بوده است